عاقــلان پا مَگـذاریـد به میخـانه‌یِ عـشـق
داغِ صد مُهرِ جُنون خورده به پیشانیِ ما..

💫در سینـه پنهـان کرده‌ام، گنجینه‌ای از داغِ غم
تا می‌توانی سعی کن، ای عشق در ویرانی‌ام💫


#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

خوشبختی گاهیآنقدر دمِ دستمان استکه حسش نمیکنیمچایی که مادربر...

دل خوش کن به چای و گیاه و عشق،به نور، به کتاب، به موسیقی...د...

من آدمی خودخواه، بی حوصله و البته کمی عصبی هستم.. گاهی اشتب...

بدون هیچ قرارِ قبلی داشتیم زیر باران با هم توی خیابان دور می...

نیم ساعت بعد:::مهدی تقاضای همکاری نداشت.چون ا1ن سجاد میخواست...

خسته از سرکار برگشتم خونه . .مشغول خوردن شام بودم که داداشم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط