.
.
.
.
.
.
.
.
شیراز شهر شعر و ادب
به بهارش معروف است و عطر نارنجش
اما من شیراز به خاطر وجود ت در تمام روزهای سال دوست دارم
قرارمان اینبار بدور از همه مسافران در قلب پاییز میان نم نم باران در ایستگاهی که قطارش این بار چشم براه مسافری بود که پیشتر قلبش را با تمام وجودش بخشیده بود.

این قصه ادامه دارد
دیدگاه ها (۸)

...‌....‌در مسجد ِ عشق رفته بودم به نیازگفتند اذان بگو ! من ...

یادداشتی از شما تو سایه ی شاعرانه ای با روحی سرگردان میان وا...

سلام ema عزیزهمزمان در دو مکانزندگی می‌کنماینجا که منمو آنجا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط