یادداشتی از شما
تو سایه ی شاعرانه ای با روحی سرگردان میان واژه ها که از عشق گریزانی و به تنهایی پناه بردی و روزها در سکوت شبها سرشار از بروز عشق ...
از مستی میگی در حالی که جرعه ای ننوشیدی
دلت زخمی از ...که به واژه ها پناه میبری...

« ناگفته های شما »
دیدگاه ها (۲)

........شیراز شهر شعر و ادب به بهارش معروف است و عطر نارنجشا...

...‌....‌در مسجد ِ عشق رفته بودم به نیازگفتند اذان بگو ! من ...

سلام ema عزیزهمزمان در دو مکانزندگی می‌کنماینجا که منمو آنجا...

سرت روی دست، کج شده روی میزداری نگاه می‌کنی...کجا؟ نمی‌دونمو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط