دلتنگی

دلتنگی
ریشه دوانده
در تار و پود ِ جانم
دلم گرفته
هوا گرفته
زمین و زمانم همه و همه گرفته اند
گاهی تازیانه
می زند درد بر پیکر اندوه
گاهی زبانه
میکشد ناله در بغض سکوت
گاهی خیال ،
خیس ِ از رویاست
زیر شراره های آتشین عشق
چگونه باید گذراند
این زندگانی تلخ ِ اندوهگین را
که نسوخت از آتش درون
چگونه باید
فراموش کنم تورا
وقتیکه ...
تمام روح و جان مرا بردی به تاراج ...
دلنوشته...
دیدگاه ها (۲۶)

‍گله کردم پیش دریااز نبودن‌های توو هر موج فریادِ عاشقانه‌ام ...

فوق العاده زیبا و دلنشین سلام تون صبح بخیر🍃🥀🍃

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط