چشم های تو

چشم های تو
از پوست تن همین دریا
گسترده است
تا نوک آن کوه ها
و دشت هایی
که ما را نصف کرده اند
بگذار آدم ها فکر کنند
ما جسم های دور افتاده ایم
که همدیگر را فراموش می کنیم
اما قلب های ما از زمان و مکان
عبور کرده اند.
دیدگاه ها (۱۸)

اگر چشمانم محو تو میگشت تمام سفره احساسم را عاشقانه نذر اغوش...

دوست دارم سرزمین قلبت را فتح کنمتا تمام عاشقانه هایی که از ع...

من غزل میخوانم امشب در فراق و انتظاردیده خون میبارد از تب در...

روزگاری بود و بودی نم نمک بارانِ من می شدم تَر تا زِ عشقت ، ...

دیدار دوباره.. [END]

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت سوم : امید :البته کسی ناامی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط