یه مدته حس میکنم دارم زیر فشار همهچی له میشم

__________________

یه مدته حس می‌کنم دارم زیر فشارِ همه‌چی له میشم.
انگار از هر طرف یه چیزی روم سنگینی می‌کنه.
خونواده با حرفا و انتظاراشون،
مدرسه با استرس و مقایسه‌هاش،
دوستا با بی‌توجهی یا اون لبخندای نصفه‌نیمه‌شون که دیگه گرم نیست.
درس‌خوندن شده یه اجبار بی‌پایان،
هر روز باید بجنگم با خستگی، با اضطراب، با بی‌حوصلگی.
حتی وقتی می‌خوام فقط یه لحظه نفس بکشم،
یه صدای توی ذهنم میگه «وقت نداری، باید ادامه بدی.»
اما من خسته‌ام… خسته از تلاش بی‌نتیجه،
از قوی نشون دادنِ خودم وقتی از درون تیکه‌تیکه‌ام.
از اینکه هیچ‌کس نمی‌فهمه دارم چه فشاری رو تحمل می‌کنم.
هر شب با هزار فکر خوابم می‌بره و با همونا بیدار میشم.
یه درد عجیبه، نه اونقدری که داد بزنه،
ولی اونقدری عمیق که هر لحظه حسش می‌کنی.
گاهی وسط شلوغی کلاس،
یه‌هو دلم می‌خواد فقط ساکت بشم،
بشینم یه گوشه و همه‌چی رو رها کنم.
نه برای اینکه تسلیم شم،
برای اینکه یه ذره سبک شم از این‌همه خستگی.
اما هر بار که نزدیکِ بریدنم،
یه چیزی ته دلم آروم نجوا می‌کنه، یه دلیل کوچیک برای موندن…

ولی نمی‌تونم تموم کنم…
چون هنوز یه گوشه از دلم آروم میشه وقتی بهش فکر می‌کنم.

فقط به خاطر تو هنوز دارم دوام میارم.

__________________
دیدگاه ها (۱۲)

یکی بیاد منو مثل یونگی دوست داشته باشه...🫠❤️‍🩹

چرا باید اینقدر هماهنگ باشههههههه؟؟؟🛐😭

__________________من نرفتم، هیچ‌وقت هم قرار نیست برم...فقط ی...

__________________آدم بعضیا رو یادش نمی‌ره،نه چون نخواست،چون...

من تو زندگیم یه نفرو دارم که توی هر حالی باشم بهم حس خوب ميد...

تقدیم به تمام دختران قشنگ این برنامه🙏🏼💋😘آی دختره آی دختره آی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط