در برهه ای فکر می کردم هیچ چیز برایم ارزش زندگی ندارد، تا زمانی که تو سر راهم قرار گرفتی.
حتی وقتی فکر می کردم هیچ چیز ارزش جنگیدن را ندارد، به دنیای من قدم گذاشتی.
درست بعد از اینکه فکر می کردم هیچ چیز ارزش دلسوزی ندارد، از مسیر زندگی من عبور کردی.
و در طول مدتی که فکر می کردم عشق واقعی فقط یک سراب است،
تو سر راه هم سبز شدی و ثابت کردی اشتباه می کنم.
ممنون از واقعی بودنت. 🌹🌻💫
@edi.bnd
دیدگاه ها (۶)

روزهای زندگی‌ام گرم می‌گذرد با تو، به گرمای لحظه‌هایی که تو ...

آدمِ درست هیچوقت ازت خسته نمیشه…کنارت میمونه و عاشقی میکنه ❤...

در گستره بی‌پایان دنیا، انسان همچون نگارگری است که هر روز ص...

وحشت از عشق که نه !ترس ما فاصله هاستوحشت از غصه که نه !ترس م...

عشق ( درد بی پایان)

چندشاتی جونگکوک(پارت۳)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط