سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
قصه از کجا شروع شد؟
از غم و بی کسی من…
از اونجایی که دوتامون مرده بودیم، توی ماتم!
مگه میشه عاشقی کرد؛ وقتی که نایی نداری؟!


زندگی تو غم و غصه برده و جایی نداری…
سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
سخته به خدای واحد!
بدونن هیچکی نداری…
سخته که هر روز به اجبار، لبات هی زوری بخنده!
نفهمن چی تو دلت هست…
دیگه هی طعنه نبندن…
سخته که عالم و آدم بدونن؛ بی کس و کاری!
سخته به خدای واحد!
بدونن هیچکی نداری…
قصه از کجا شروع شد؟
از غم و بی کسی من…
از اونجایی که دوتامون مرده بودیم، توی ماتم!
از اونجایی که صدامون نرسید گوشِ خدامون…
که بگین ما عاشقیم و مال هم باشه نگامون
دیدگاه ها (۳)

.گاهی دلت بهانه هایی می گیرد که خودت انگشت به دهان می مانی.....

اگر کسی را دارید ک میتوانید با اونساعتها حرف بزنید وکلمات را...

خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد...خواستند آثارش را از بین ب...

#خبرت هست که بی روی تو آرامم نیست طاقت بار فراق این همه ایام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط