دلم وا مانده در کاری که فکرش را نمی کردم

👇👇👇

دلم وا مانده در کاری که فکرش را نمی کردم
سرم خورده به دیواری که فکرش را نمی کردم

خرابم می کند با اخم وبا لبخند می سازد
دلم را برده معماری که فکرش را نمی کردم

زمین را مثل اسکندربه حکم عشق او گشتم
شدم سرباز بیماری که فکرش را نمی کردم

ولی هرنقطه ای رفتم شعاع درد دورم زد
به دستش داشت پرگاری که فکرش رانمی کردم

به هر دستی که دور گردنم افتاد دل بستم
مرا زد عاقبت ماری که فکرش را نمی کردم ...

مرتضی خدمتی"
دیدگاه ها (۵)

به روی سینه ی گرمت بخوابانم و رامم کنبجز عشق خودت هر عشق دیگ...

ادعا نکن... طوری باش که به عمل خودتو ثابت کنی

دیدم که بر نداشت ، کسی نعشم از زمین خود نعشِ خود به شانه گرف...

رابطه خوب یعنی درک متقابل ... آرامش حتی با نگاه ساده

دختر سایه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط