رفتم از خالق بخواهم یک دو روزی مرگ را

رفتم از خالق بخواهم یک دو روزی مرگ‌ را..
پاسخ آمد ؛ به خیالت زنده بودی تا کنون!!؟؟
ومرگ نامِ دیگرِ
دوری از توست!

💫فراموشی بگیرم هم، فراموشت نخواهم کرد
که از ذهنم اگر رفتی، زِ دل هرگز نخواهی رفت..💫



#دلنوشته_های_ناب_گل_یاس
#بانوی_احساس
#عاشقانه
#ویسگون
دیدگاه ها (۰)

‏لحظاتی میرسه که هیچ کس، مطلقا هیچ کس، یار و یاورت نیست، فقط...

باسکوتِ خویش وقتی اینچنین دل می بریوای اگر لب وا کنی، ایمان ...

به طعمِ نابِ لبهایت چنان مستم که میدانممـرا داروغـه ی سنگدل ...

من نه از کسی جلوترم و نه از کسی عقب ترممن در زمانِ خودم زندگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط