love or hate, lost love!!

P: 2

جک: اقا به اقای جئون گفتیم اما حرف خودشون رو میزنن، باید هرچه سریع تر اقدام کنین.

عصبی بلند شد و روبه جک گفت

_تو مگه اونجا لال بودی ؟؟ مگه بهت نگفتم هرچی گفت بگو نه؟

جک: اق..اقا م..من

سیگارشو روشن کرد پوکی ازش گرفت

_ یکبار دیگه، ببینم بر خلاف حرف من عمل کنی خودم گردنتو میزنم. فهمیدی؟

جک: ب..بله اقا

_بیرون

بادیگاردش سریع بیرون رفت، تعجبی نداره، با همه چنین رفتاری داشت، سرد و جدی! اون بزودی جایگزین جئون میشد، پس باید همسری برای خودش انتخاب میکرد، پدرش ازدواج با جولیا رو نمیخواست، باید با دختر یکی از شریک های پدرش ازدواج میکرد و وارثی با دنیا می اورد.
گوشیش رو ورداشت و به پدرش زنگ زد

_الو، مگه من با شما صحبت نکردم؟

جئون: اوهه، حالا که چیزی نشده، تا اخر شب وقت فکر کردن داری، اگه جز جولیا کسیو انتخاب کردی که اوکیه، اگه نکردی همین فردا جشنی میگیرم و شریک های مورد اعتمادم رو دعوت میکنم و یکی از دخترانشون رو به عقدت در میارم.

چشماش رو محکم بست. اون جولیا رو دوست نداشت، فقط برای سرگرمی باهاش بود، از ازدواج خوشش نمیومد، با کلافگی گفت

_انجامش بدید پدر

خنده ای از پشت گوشی به گوش رسید

جئون: این عالیهه پسررر، همین فردا همسری برات انتخاب میکنم ....


بعد چند حرف دیگه ای مکالمه رو تموم کرد، دستاش رو روی سرش گذاشت و خودشو به تقدیر سپرد
دیدگاه ها (۰)

love or hate, lost love!! P: 3جیغش خونه رو ورداشته بود. خانو...

love or hate, lost love!! P: 1با باز شدن در اتاقش از فکر بیر...

فیک جدیدددد😭🫶🏻"love or hate ..." ‌ ‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌ ‌"los...

رقیب سخت باکوگو میدوریا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط