برای او part : 16
تنها کاری که جیمین میتوانست انجام دهد این بود که منتظر شود تا بچه به دنیا آمده و ارزو کند که همه چیز با قبل فرق کند اینکه این بار دیگر کارها را خراب نکند
ریورساید در ابتدا به عنوان یک اجتماع رعیت نشین ایجاد شده و تازه در چند سال اخیر بود که تبدیل به جایگاهی بزرگ شده بود. با این حال حتی ۵۰ سال پیش هم کسانی بودند که پول زیادی داشته و چندین خانه ی بزرگ و زیبا احداث کرده بودند
و ویولنت در حال عبور از یکی از همین مناطق بود تا به خانه ی جیمین برسد. او تا به حال به این بخش شهر نیامده بود و عادت به دیدن خانه هایی با دروازه های بزرگ و زمینی دیدنی نداشت اگر از کامپیوتر مسیر را بررسی نمیکرد احتمالا در این جا گم میشد
۵ دقیقه قبل از زمان ملاقاتشان به جلوی خانه ی او رسید و از دروازه ی بزرگ آن که باز بود عبور کرده و به سمته خانه ای بسیار بزرگ حرکت کرد
چمن هایش به اندازه ای سبز بود که فقط زمانی که نگران قبض اب نبودی میتوانست به این رنگ باشد درختانی بزرگ بر زمین سایه انداخته و چندین مجسمه برای دکور آنجا قرار گرفته بود
ماشین خود را پارک کرده و سپس از ماشین خارج شد بوی معطر پیچ امین الدوله فضا را پر کرده بود و هوا خوب و ارام بود فکر کرد که اینجا مکانی عالی برای بزرگ کردن یک بچه است میدانست که خودش و خواهرانش عاشق فضاهای باز هستند اما با این حال تزئین زیبای انجا احتمالا به وسیله ی آنها از بین میرفت
توجه اش را به سمت خانه معطوف کرد و قدردان این بود که مانند یک کاخ در جلوی او به سمت بالا پیش نرفته بود. احتمالا تا چندین متر در درون خانه ادامه داشت. اما از بیرون که نگاه میکرد انچنان وحشتناک نبود
از پله های سنگی بالا رفت و در مقابل دری بزرگ و تیره ایستاد. نمیدانست که برای ملاقاتش با جیمین چه باید بپوشد نمیخواست انقدر معمولی لباس بپوشد اما خوب در حال قرار گذاشتن هم نبودند در آخر او لباس آبی کمرنگ و ساده ای با گلهای ریز پوشیده و با وجود گرمی هوا ژاکتی که از لیلی قرض گرفته بود را هم بر تن کرد اما با این حال با وجود ارایش بیشتری که کرده و کفش پاشنه بلندش باز هم احساس میکرد که او را از در مستخدمین راه میدهند
در زد و منتظر شد تا اینکه جیمین در را باز کرد
با لبخند گفت : _ ویولنت ممنون که اومدی
اشاره کرد که وارد شود که او هم همین کار را کرد، اما نمیتوانست صحبت کند
های گایز اینم از پارت جدید به مناسبت بازگشت جیمین و جونگکوک پس لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
ریورساید در ابتدا به عنوان یک اجتماع رعیت نشین ایجاد شده و تازه در چند سال اخیر بود که تبدیل به جایگاهی بزرگ شده بود. با این حال حتی ۵۰ سال پیش هم کسانی بودند که پول زیادی داشته و چندین خانه ی بزرگ و زیبا احداث کرده بودند
و ویولنت در حال عبور از یکی از همین مناطق بود تا به خانه ی جیمین برسد. او تا به حال به این بخش شهر نیامده بود و عادت به دیدن خانه هایی با دروازه های بزرگ و زمینی دیدنی نداشت اگر از کامپیوتر مسیر را بررسی نمیکرد احتمالا در این جا گم میشد
۵ دقیقه قبل از زمان ملاقاتشان به جلوی خانه ی او رسید و از دروازه ی بزرگ آن که باز بود عبور کرده و به سمته خانه ای بسیار بزرگ حرکت کرد
چمن هایش به اندازه ای سبز بود که فقط زمانی که نگران قبض اب نبودی میتوانست به این رنگ باشد درختانی بزرگ بر زمین سایه انداخته و چندین مجسمه برای دکور آنجا قرار گرفته بود
ماشین خود را پارک کرده و سپس از ماشین خارج شد بوی معطر پیچ امین الدوله فضا را پر کرده بود و هوا خوب و ارام بود فکر کرد که اینجا مکانی عالی برای بزرگ کردن یک بچه است میدانست که خودش و خواهرانش عاشق فضاهای باز هستند اما با این حال تزئین زیبای انجا احتمالا به وسیله ی آنها از بین میرفت
توجه اش را به سمت خانه معطوف کرد و قدردان این بود که مانند یک کاخ در جلوی او به سمت بالا پیش نرفته بود. احتمالا تا چندین متر در درون خانه ادامه داشت. اما از بیرون که نگاه میکرد انچنان وحشتناک نبود
از پله های سنگی بالا رفت و در مقابل دری بزرگ و تیره ایستاد. نمیدانست که برای ملاقاتش با جیمین چه باید بپوشد نمیخواست انقدر معمولی لباس بپوشد اما خوب در حال قرار گذاشتن هم نبودند در آخر او لباس آبی کمرنگ و ساده ای با گلهای ریز پوشیده و با وجود گرمی هوا ژاکتی که از لیلی قرض گرفته بود را هم بر تن کرد اما با این حال با وجود ارایش بیشتری که کرده و کفش پاشنه بلندش باز هم احساس میکرد که او را از در مستخدمین راه میدهند
در زد و منتظر شد تا اینکه جیمین در را باز کرد
با لبخند گفت : _ ویولنت ممنون که اومدی
اشاره کرد که وارد شود که او هم همین کار را کرد، اما نمیتوانست صحبت کند
های گایز اینم از پارت جدید به مناسبت بازگشت جیمین و جونگکوک پس لایک و کامنت بزارید حمایت کنید حتما روح نباشید
- ۹.۶k
- ۲۱ خرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط