خب لعنتی جان

خب لعنتی جان !
یکبار هم تو بشو همانی که من می خواهم
همانی که برایم آرام ‌و ‌قرار ندارد ..
همانی بشو که قصه ام را همه جا ، جار می زند
همانی که با شنیدن صدایم دلش هُری می ریزد پایین ،
و قند توی دلش آب میشود ..
یکبار هم تو عاشقم باش
و برایم دیوانگی کن
دلبر جان !
نمیشود کمی من شوی ؟
دیدگاه ها (۲)

. ڪـاش ما را ڪَـریزے بود از دوست داشتن....! ڪاش شانه به شا...

داستان آدمای دل شکسته خیلی کوتاست.میپرسی چیشده؟ میگن هیچی!ای...

جان منمونس و غم‌خوار منتورو لایق ستایش میدانم مثل آتش برای ز...

شبی در موج زلفانت مرا هم رنگ دریا کنگل پژمرده ی دل را به لبخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط