سرم بر سينه ي يار است ، از عالم چه مي خواهم ؟
به چنگم زلف دلدار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

تو را ميخواستم ، افتاده اي چون گل ببالينم
فراغم از گل و خار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

تو بودي آنکه من ميخواستم روزي مرا خواهد
دگر کي با کسم کار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

مرا پيمانه عمري بود خالي از مي عشرت
کنون اين جام سرشار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

بيا بر چشم بيخوابم نشين ، گل گوي و گل بشنو
تو يارم شو ، خدا يار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

اگر ناليده بودم حاليا از بخت مي بالم
وز آنم شکر بسيار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

دلم رنجور حرمان بود و جانم خسته ي هجران
طبيب اکنون پرستار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

نميکردم گمان روزي شود بيدار بخت من
کنون اين خفته بيدار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

مرا طبعي است چون دريا و دريائي است گوهر زا
چه باک از سهل و دشوار است ، از عالم چه مي خواهم ؟

نگارم مي نويسد ، مستم و تب کرده شوقم
سرم بر سينه ي يار است ، از عالم چه مي خواهم...🦋🦋 

داریم بامامان کیک درست میکنیم پستهاتو نگاه میکنیم شعرهاتو میخونم میگه خدارو شکر کن دیگه دختری مثل خانم دکتردوستت داره😉😍
بنددلم بابت بودنت خدارو هزاران مرتبه شکر میکنم🫂

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

زنده به عشق سر کشممنّت جان چرا کشم؟ پهلوی یار خود خوشمیاوه چ...

تا تو مشهورشوی به امیدی که بیائی نگرانت بودمپیشتاز همهٔ منتظ...

تو اگر دست نجنبانی دلم پیر شودطفل نوپای غزل باز زمین‌گیر شود...

با تيشه ی خيـــــــال تراشيده ام تو رادر هر بتی كه ساخته ام ...

سرم بر سينه ي يار است ، از عالم چه مي خواهم ؟به چنگم زلف دلد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط