رمان ملک قلبم

رمان ملک قلبم

پارت ۹۰


دیانا، خیلی عمیق بو میکشیدم

ارسلان، قربونت برم

دیانا، ارسلان چرا رفتی

ارسلان، فکر میکردم دوسم داره

دیانا، من که واقعا دوست داشتم چرا پیش من نمیدونی

ارسلان، نمیدونم چی بگم ببخشید

دیانا، فقط دیگه از پیشم نرو

ارغوان،گریه

دیانا، الهی مادر قربونت بره

ارسلان، بدش به من دخترمو جونم بابایی

دیانا، پس بگو چرا اومد بغلت آروم شد

ارسلان، حس پدریم و بهش دادم

دیانا، اوهوم ولی حس خوبی به من ندادی فقط اونو دوست داری

ارسلان، ای خودا این کوچولو

دیانا، منم کوچولو ام اصلا نمیخوام بچمم بده بهش شیر بدم برم

ارسلان، کجا

دیانا، اتاقم
دیدگاه ها (۱)

رمان ملک قلبم پارت ۹۱ارسلان، به اون شیر دادی نوبت منه دیانا،...

رمان ملک قلبم پارت ۹۲ارسلان، لبمو هی گاز می‌گرفت هی مک میزد ...

رمان ملک قلبم پارت ۸۹دیانا، ا ر سس لا ن ارسلان، جاندیانا، چی...

رمان ملک قلبم پارت ۸۸دیانا، دلم برای لباش تنگ شده بود یک سال...

part ¹⁵ویو جیمینجیمین: اخه تو چرا انقدر نگرانی؟ا.ت: بفهم دیگ...

کاش براتون مهم بودم

My angel (part4) ~ قربان ماشین اماده است _ باشه … دختر از پل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط