یه تیکه که بعد از رفتنت هیچ وقت نتونستم پیداش کنم

یه تیکه که بعد از رفتنت هیچ وقت نتونستم پیداش کنم...






















































































_کافه تهکوک #TK




































































































The disease of memories with you`
دیدگاه ها (۰)

از او میگریختم در امتداد جاده هایِ پر پیچ و در میانِ اشک ها ...

همیشه پشتِ شوخی کردم یه واقعیتی هست. پشتِ همینطوری پرسیدم یک...

ته : من به چشمات قسم خوردم اوژنی؛ چشمایی که خیلی وقته زندگیم...

کافکا خیلی قشنگ میگه... _کافه تهکوک #TK The disease of memor...

Playing with someone who you know makes you stronger is real...

All my days are spent with youYou are the light of my dark d...

It wasn't Yalda that day I fell in love with you, I don't kn...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط