خسته ام دیگر احساس حیات ندارم

خسته ام.. دیگر احساس حیات ندارم..
اینبار تمامش کردم ، تمامش را دور ریختم ، عزیزکم من حتی تورا نیز دور ریخته ام . . .
و من اینبار حتی قطره‌ای اشک نریختم
حتی قطره ای.
دیدگاه ها (۱)

به چشمانت نگاه میکنم که چگونه معصومانه به من نگاه میکنند ؛و ...

عزیزترینم ، میدانم که مرا دوست میداری چرا که خلاف این امر وج...

فریاد ها زدم بهر سکوت هایت ،سکوت ها کردم بهر فریاد هایت ،آری...

به هنگامی که با کفش هایِ گِلی اَم با خوشحالی به خانه امدم تو...

خیلی وقت است ،دلم میخواهد قلمم را بردارم ، تمام حرف هایم را ...

💕وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط