من و جام می و معشوق الباقی اضافات است

من و جام می ‌و معشوق، الباقی اضافات است
اگر هستی که بسم‌الله، در تاخیر آفات است

مرا محتاج رحم این و آن کردی ملالی نیست
تو هم محتاج خواهی شد جهان دار مکافات است

ز من اقرار با اجبار می‌گیرند باور کن
شکایت‌های من در عشق از این دست اعترافات است

میان خضر و موسی چون فراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت با حقیقت در منافات است

اگر در اصل دین حب‌ است و حب در اصل دین، بی‌شک
به جز دلدادگی هر مذهبی مشتی خرافات است
دیدگاه ها (۶۱)

آدمی که واقعا بخواهد برود بی حرفبی کلاموسایلش را جمع میکند ا...

تا که بودیم نبودیم کسیکشت ما را غم بی همنفسیهیچ کس با دل ما ...

یادتونه بچه ک بودیم 🥰😍🥰😍

گاهی با خودفکر می کنمای کاش می شد مسافر زمان شدسفری کرد به ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط