بمان ای شمع که شب تاریک است

بمان ای شمع که شب تاریک است
جدایی را خواستن که این چنین
دور ام افتاده ام ز هر منزل🥀🍃
دیدگاه ها (۰)

ز این مردم و پابندی رهایی را خواستم ز هر بندیولی قلب دگر سوخ...

همه گویند که زردی رنگ ماشده است ای جانا لباس گر خدا خواهد چر...

برنجان و بنالانم بگریان و بسوزانمیک سو اشک سوی دگر گلذارمن ن...

گفتماز سر شب تا به لب سحر توبه کنممنباز بوی خوش یار رسد توبه...

عزیزم با ما تا به کی داریجداییکنی به عاشق چنین بی وفایی اگر ...

همراه شو با من، در این سفر پر رمز و راز زندگی. دستانت را به ...

منزلی در دوردستی هست بی شک هر مسافر رااینچنین دانسته بودم ، ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط