MY FAVORITE ENEMY

"MY FAVORITE ENEMY"
GHAPTER:1
PART:۱۲

"ویو جنا"


.

حرفایه اونا باعث نمیشه که من دست رو دست بزارم و تلاشی نکنم.


این کلا راجب الفا و کوتوله ها بهمون اطلاعات میداد.
اینکه چجوری متولد میشن،چجوری تغذیه میکنن از روح انسانا،چه کارایی انجام میدن،.....

دبیرمون یه پیر مرد خوش اخلاق بود.

از وقتی شروع کرد به تدریس همه نکته ها رو نوشتم و سعی کردم با دقت گوش بدم.

این کلا تا ساعت ۱۱ طول کشید.

و از ساعت ۱۱ تا ۱۲ که ناهار بود بیکار بودیم و کلاس دومممون ساعت ۱ بعد از ظهر بود تو حیاط.

هممون رفتیم اتاق‌..

و بجز ما سال سومیا هم کلاس داشتن.
و تو حیاط بودن.

اولین کسی که چشمم بهش خورد پسر عمویه عوضیم بود.

در کنار دوستایه عتیقش بود.

تو کلاسایی که بیشتر درس میگیریم..
یونیفرم عادی میپوشیم.

دامن و کت کوتاه و از زیر شومیز.
ولی تو این کلاسا لباس ورزشی مثل شلوار و سویشرت که بیشتر دخترا از زیر تاب می پوشیدن.
ولی طرح و رنگش و یکی بود.

بعضی از پسرا کاملا از بالا تنه برهنه بودن.

خوش بختانه هوا ابری بود و زیر نور افتاب جزغاله نمی شدیدم.
ولی باد نسیتا شدید می وزید و ممنی که موهام و باز گزاشته بودم رو هوا پخش شده بودن.

این کلاس اینجوری بود که دختر پسرا از هم جدا می شدن.

و دخترا و پسرا جدا از هم اموز می دیدن.

اول فکر میکردن بر اساس جنسیتشون اموزشی که میبینن فرق داره.

ولی یوری گفت چون پسرا معمولا کرم میریزن و حواس پرتی ایجاد میکنن از هم جدا میشن..


تهیونگ و بقیه همسالیاش داشتن گرم. می کردن.

که هانا سمتشون رفت.

و جلویه اون پسر پریسینگیه وایساد و با لبخند گفت:

_موقعه ناهار ندیدمت.

پس یعنی دوست پسر سال سومیش که بقیه راجبش میگفتن ...اونه؟؟

ولی با لحنی که پسره جوابش و داد پشمام ریخت:

_هانا برگرد پیش دوستات...

و از کنارش رد شد و رفت .

چرا اینجوری باش حرف زد.

توقعه داشتم که هانا ناراحت بشه ویا قهر کنه.

ولی برعکس چشم قوره رفت و بر گشت پیش ما..

چند بار پلک زدم ..
چرا دارم به اونا توجه میکنم؟؟!...

یه خانومی سمتمون امد و بعد از معرفی خودش مارو به شکل صف تو چهار تا گروه تقسیم کرد.

_خب دخترا...تو این کلاس شما یاد میگیرید که چجوری بایید تو مناطق مختلف مبارزه کنید....که ممکنه اولین کلاسا که برگزار میشه از نظرتون راحت باشه، ولی به نرور زمان این کار سخت تر و سخت تر میشه....مبارزه تو فضایه بسته..تو جنگل،تو بارون و برف،تو طوفان و..همه این ها چییز هایی هستن که موقعه شکار مزاحمتون میشه و کار و سخت میکنه براتون.
دیدگاه ها (۷)

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۳"ویو جنا"_.مبارزه تو فضای...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۴"ویو جنا"خیلی عادی و سرد ...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۱"ویو جنا"و رو یکی از شونه...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۰"ویو جنا"صدایه جیغش تو مد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط