یورا

_ یورا
+ .....
_ یورا
+ هوم
_ فیلم تموم شد بریم
+ پس چرا من هیچی یادم نی
_ خواب بودی(خنده)
+ عههه شت پولت هدر رفت
_ پول من چه اهمیتی داره
+ بریم؟
_ اوهوم بریم
( خونه )
× تا این وقت شب کدوم گوری بودی(داد)
_ با من بود(بلند)
÷ کسی با تو حرف نزد(داد)
_ کسی از تو نظر نخواست(داد)
+ بسه دیگه(داد زیادی بلند )
+ مامان واقعا برات مهمم؟ برات مهم بودم؟ اصلا دلت میخواست منو به دنیا بیاری؟ تاحالا فکر کردی من چقدر رنج میکشیدم(گریه و داد)
÷× الکی اشک تمساح نریز
( یورا میوفته روی زمین و جین میدوعه سمتش دستشو دور کمر یورا میندازه ولی یورا تو شک مونده و جین رگ های شقیقش از عصبانیت میزنه بیرون )
_ از الان به بعد نه من نه یورا رو نمی بینید به هیچ وجه نه بهمون زنگ بزنید نه دنبالمون بگردید اگر سایه تون رو نزدیک زندگیم ببینم خودم دستور قتلتون رو میدم( داد زیادی زیادی زیادی بلند )
÷ همین الان گمشو بیرون از خونه
_ با کمال میل یورا بریم
( جین دست یورا رو میکشه میبره سمت ماشین )
+ هی جین مطمئنی؟
_ اره مطمئنم کمربندتو ببند میریم
+ اما لباس چی؟
_ میخرم
+ باش
یورا: با جین قرار گذاشته بودیم که اگر بار دیگه قرار باشه باهامون دعوا کنن میریم سئول پیش پدر من سه ساعت بعد رسیدیم سئول ما سئول زندگی میکردیم اما بخاطر رابطه مادرم و پدر جین مجبور شدیم بیایم بوسان پدر جین بخاطر کارش مجبور بود بره بوسان راه افتادیم سمت اولین لباس فروشی جین هرچی تونست برا خودم و خودش لباس خرید که دیگه به زور کشیدمش بیرون از مغازه
_ هنوز مونده بوددد
+ بیا بریم بچع بسه دیگه
_ هوففف باشه
• ویلا •
( چون که زیرا ساعت1 شبه مثلا اینا بدون شام پیش پیش لا لا )
• اتاق •
یورا: مثل همیشه لباس خابمو پوشیدم رفتم رو تخت این اتاق دیگه تخت یک نفره نبود کلا یک تخت دو نفره بود رفتم دراز کشیدم جین اومد پیرهنشو در آورد و خودشو انداخت روی تخت و منو بغل کرد و فشارم داد
دیدگاه ها (۰)

+ هی جین_ جانم+ عاممم اگه دوباره مارو پیدامون کنن چی؟ اگه نز...

~ شماها خوبید؟_+ اوهوم~ چرا گذاشتین رفتید؟_ یورا داشت اذیت م...

یورا: • رفتیم پایین من رفتم تو آشپزخونه جین رفت رو صندلی پش...

_ میریم تو اتاق( جین دست یورا رو میگیره رو میرن تو اتاق درو ...

هنرمند کوچولوی من

نفرین شیرین. پارت 1

╭────────╮ ‌ ‌ ‌ 𝐚 𝐬𝐢𝐩 𝐨𝐟 𝐲𝐨𝐮 ‌ ╰────────╯جـ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط