اربابخطرناکمن
اربابخطرناکمن..
𝖯𝖺𝗋𝗍-3
توی همین افکار بود و دکمه ی اسانسور رو زد
بعد از ۱۰ثانیه اسانسور رسیدو در باز شد و رفت تو..
طبقهی ۱۰ امو زدو بعد از چند ثانیه رسیدو اومد بیرون..
نگاهی به اطرافش انداخت.. اونجاست
رفت جلو ، درو زدو وارد شد که رئیس شرکت پاشدو دست داد
(علامت رئیس شرکت × - علامت ته +)
× خوش اومدید اقای کیم..
+ ممنون 'لبخند'
کیم رفت نشست که رئیس شرکت (اقای هیون لی) شروع به حرف زدن کرد..
× خب.. همتون خوب میدونید ما الان برای چی اینجاییم.. این یکی از بزرگ ترین قراردادای منه.. خودتونم خوب میدونید که من قراردادای کوچیک و چرتی توی پروندم ندارم پس امیدوارم اینو خراب نکنید..
+درست میگفت.. اون نهتنها کارش خیلی خوب بود ، بلکه بشدت قدرتمندو در عین حال عصبی بود.. اگه هرکدوم از قرارداداش خراب میشد زنده یا حتی سالم بودن اون شخصو نمیشد تضمین کرد.. - توی ذهنش*
× حالا از همتون میخوام که اینو امضا کنید.. اقای کیم.. اقای کیمم.. که با بشکنی که زدم به خودش اومد .. جناب کیم..
+ عا بله جونم؟
× حواستون کجاست.. لطفا این رو امضا کنید.. 'لبخند'
+ عا بله حتما..
بعد از تموم شدن جلسه تهیونگ از اتاق خارج شد ، نفس عمیقی کشیدو کرواتشو شل کرد
..
سوار ماشین شدو رفت سمت خونه ، بعد از ۱ ساعت رسید..
رفتم تو که دیدم 8 تا لیوان شیرموز جفت کوک روی میزه و کوک هم روی کاناپه خوابش برده..
رفت نزدیکش.. محوش شده بود.. اون وقتی میخوابه کاملا شبیه یه فرشته میشه.. فرشته کوچولوی من..
𝖯𝖺𝗋𝗍-3
توی همین افکار بود و دکمه ی اسانسور رو زد
بعد از ۱۰ثانیه اسانسور رسیدو در باز شد و رفت تو..
طبقهی ۱۰ امو زدو بعد از چند ثانیه رسیدو اومد بیرون..
نگاهی به اطرافش انداخت.. اونجاست
رفت جلو ، درو زدو وارد شد که رئیس شرکت پاشدو دست داد
(علامت رئیس شرکت × - علامت ته +)
× خوش اومدید اقای کیم..
+ ممنون 'لبخند'
کیم رفت نشست که رئیس شرکت (اقای هیون لی) شروع به حرف زدن کرد..
× خب.. همتون خوب میدونید ما الان برای چی اینجاییم.. این یکی از بزرگ ترین قراردادای منه.. خودتونم خوب میدونید که من قراردادای کوچیک و چرتی توی پروندم ندارم پس امیدوارم اینو خراب نکنید..
+درست میگفت.. اون نهتنها کارش خیلی خوب بود ، بلکه بشدت قدرتمندو در عین حال عصبی بود.. اگه هرکدوم از قرارداداش خراب میشد زنده یا حتی سالم بودن اون شخصو نمیشد تضمین کرد.. - توی ذهنش*
× حالا از همتون میخوام که اینو امضا کنید.. اقای کیم.. اقای کیمم.. که با بشکنی که زدم به خودش اومد .. جناب کیم..
+ عا بله جونم؟
× حواستون کجاست.. لطفا این رو امضا کنید.. 'لبخند'
+ عا بله حتما..
بعد از تموم شدن جلسه تهیونگ از اتاق خارج شد ، نفس عمیقی کشیدو کرواتشو شل کرد
..
سوار ماشین شدو رفت سمت خونه ، بعد از ۱ ساعت رسید..
رفتم تو که دیدم 8 تا لیوان شیرموز جفت کوک روی میزه و کوک هم روی کاناپه خوابش برده..
رفت نزدیکش.. محوش شده بود.. اون وقتی میخوابه کاملا شبیه یه فرشته میشه.. فرشته کوچولوی من..
- ۲.۸k
- ۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط