باز هم قصه ی من قصه ی کم حوصله هاست

باز هم قصه ی من، قصه ی کم حوصله هاست
دردل می کنم این بار که وقت گله هاست

جاده ها نیز مرا از نفس انداخته اند
پای من خسته ی پیمودن این فاصله هاست

این طرف تاول پاهای زمین گیر من است
آن طرف خط غبار گذر قافله هاست

خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
گریه هم پاسخ تلخی به همین مسئله هاست

تا فراموش شدن مانده ام و می مانم
مرگ پایان من و قصه کم حوصله هاست
دیدگاه ها (۲)

خواهم ز خدا خسته و درمانده نباشی ...

دست های خدا باش برای برآوردن رویای انسان دیگری جز خودت .... ...

تو رگ خشک درختا درد پاییز می گیرهبارون نم نمک آروم روی جالیز...

.*‌دعا براای دوستهای خوبم*?_💜 الهی ،،،،،،،،، قامتش را خم ...

yek tarafe part : 10

«معشوق سابق» پارت شصت و سه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط