کاش من و تو

کاش من و تو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه‌های
کتابخانه‌ای روستایی
گاهی ترا
گاهی مرا
تنها به‌سبب تشدید دلتنگی‌هایمان
به امانت می‌بردند

#جواد_گنجعلی
@dastkhatcafe
دیدگاه ها (۵)

انگشت های دستتپنج قاره استکه به جهان کف دستت میرسدو وقتی دست...

دلممرد می‌خواهدنابیناخط بریل بداندفصل به فصلتنم را بخواندباز...

مردم شهرم همیشه عجول بوده اند همیشه همه ی کارهایشان را با عج...

دلخوشی های کوچکیعنی یک لبخند در جواب نگاهتیعنی ذوق کودک از ت...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

دروغ چرا، من هنوز هم پشتِ درِ پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط