عشق فراموش نشدنی

عشق فراموش نشدنی☯
ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡
"ᴘᴀʀᴛ 𝟸𝟷"


من زیر اون بود اون رو من پرو نمیخواست بلند شه همینجوری داشت تو چشمام نگاه میکرد
ا/ت : ببخشید.... میشه.. بلند.. بشین.. له شدم
شریک جونگ کوک : اه بله ببخشید

بلند شدم دامنم و درست کردم
ا/ت : نه مقصر منم ببخشید اقا
شریک جونگ کوک : خوب الان دیگه همکاریم و قراه یک جا کار کنیم من و الکس صدا کن
ا/ت : من فقط دستیار و منشی اقای جونگ کوک هستم
الکس : خوب پس جونگ کوک ا/ت میتونه منشی منم بشه
جونگ کوک : .چیییی..... خوب.... اخه
الکس : اه پسر بیخیال
جونگ کوک : باش
الکس : شب یک مهمونی داریم میاین؟ ا/ت تو مهمون افتخاری منی حتما باید بیای
جونگ کوک : منم میام
الکس : خوبه شب منتظرتونیم من برم
جونگ کوک : ا/ت بیا تو اتاقم کارت دارم
جونگ کوک امد رفت تو اتاقش منم بعد از اون رفتم تو اتاقش رو صندلی نشسته بود پاهاشم گذاشت بود رو میز
جونگ کوک : ا/ت تو نامزد منی درسته؟
ا/ت : درسته
جونگ کوک : حق نداری لباس کوتاه بپوشی
ا/ت : به تو چه میپوشم
جونگ کوک : وقتی گفتن نمیپوشی یعنی نمیپوشی
ا/ت : میپوشم
جونگ کوک : ندیدی الکس همش داشت نگاه پاهات میکرد
ا/ت : چی.... خوب نگاه کنه مگه میخواد باهام سکس کنه عجبا
جونگ کوک : ا/ت من تو رو
ا/ت : راستی من شب و با دوستانم میریم بیرون لباس بخرم از همونجا هم مستقیم میرم مهونی
جونگ کوک : چی مگه میدونی مهونی کجا برگزار میشه
ا/ت : شماره الکس و گرفتم ازش میپوشم خدافظ عرررر بریم خرید
جونگ کوک : این دختر اخر من و دق میده......
ادامه دارد.....
دیدگاه ها (۹)

خشن ترین مافیا❥𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐬𝐭 𝐝𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫𝐨𝐮𝐬 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚☆«𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟓»ا/ : باشهرفت...

خشن ترین مافیا❥𝐭𝐡𝐞 𝐦𝐨𝐬𝐭 𝐝𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫𝐨𝐮𝐬 𝐦𝐚𝐟𝐢𝐚☆«𝐩𝐚𝐫𝐭 𝟔»برای همین به...

عشق فراموش نشدنی☯ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡"ᴘᴀʀᴛ 𝟸𝟶"خودمم رفتم خواب...

عشق فراموش نشدنی☯ᴜɴғᴏʀɢᴇᴛᴛᴀʙʟᴇ ʟᴏᴠᴇ♡"ᴘᴀʀᴛ 𝟷𝟿"با خورتومش بلند...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

Forest Vampire 2 ( Bloody Return)خون آشام جنگل 2 (بازگشت خون...

قلب یخیپارت ۱۷از زبان ا/ت:جونگ کوک: من به خودم افتخار میکنم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط