تهران

« تهران »

این کافه زیباست ... درست!
کافیِ خوبی دارد ... قبول!
آسمان ِ بالای سرش هم آبی ست ... خب!
کور که نیستم عزیزم
می بینم چه صندلی های خوشگلی دورِعجب میزی نشسته اند
کتمان نمی کنم موسیقی ِ لبِ دریایی دارد
که بعدِاین کافی ... لبهای کافی ترین چقدر خوردن دارد
آب تنی در هوای این نابلدی را هم خوب بلدم
بلدم طوری نگاه کنم که ازلای نمی دانم
می دانم
وسطِ چشمهای تو راحت نشسته ام
و در هر طرف که دست می برم
تکه ای از هوا می شوم
خر که نیستم
می فهمم
تو حق داری
Ok
اما اگر همه ی اینها
و اینها
زیرِ آسمان تهران بود
چقدر می چسبید

#علی_عبدالرضایی
دیدگاه ها (۱)

مرا از نان بگیر، اگر که می خواهی،یا از هوا بگیراما از خنده ا...

فرانسه قهوه هایش معروف است وهندوستان عاشقانه هایش !همین است ...

چه زیباست باران!پس از غبار و گرما،در خیابان پهن و آتشین،در ک...

این که دیروز روز خوبی بوده یا نهاهمیتی نداره!امروز یه روز تا...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

درخواستی

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط