مرا هزار امید است و هر هزار تویی

مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی‌تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان ای که ماندگار تویی

شهاب زودگذر ،لحظه‌های بوالهوسی است
ستاره‌ای که بخندد به شام تار، تویی

جهانیان همه گر تشنگانِ خونِ من‌اند
چه باک زان‌همه دشمن؟ چو دوست‌دار تویی

دلم صراحی لبریز آرزومندی‌ است
مرا هزار امید است و هر هزار تویی
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۱۰)

بـچـیـن مـیـز قمـارت را،دل از مـن روی مـاه از توبیــا بــردا...

دیوانه نمودم دل فرزانه خود رادر عشق تو گفتم همه افسانه خود ر...

چشمان تومعنای تمام جمله های ناتمامی ست.که عاشقان جهان دستپاچ...

بیڪَانه ترین #عاشق این شهرم ڪه ناڪَفته هایم را برایت مینویسم...

مرا هزار امید است و هر هزار توییشروع شادی و پایان انتظار توی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط