مرا هزار امید است و هر هزار تویی

مرا هزار امید است و هر هزار تویی
شروع شادی و پایان انتظار تویی

بهارها که ز عمرم گذشت و بی تو گذشت
چه بود غیر خزان‌ها اگر بهار تویی

دلم ز هرچه به غیر از تو بود خالی ماند
در این سرا تو بمان! ای که ماندگار تویی

شهاب زود گذر لحظه های بوالهوسی است
ستاره ای که بخندد به شام تار تویی

جهانیان همه گر تشنگان خون منند
چه باک زان همه دشمن، چو دوستدار تویی

دلم صراحی لبریز آرزومندی است
مرا هزار امید است و هر هزار تویی...🦋🦋

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

ماندم به خماری که شراب تو بجوشدپس مست شود در خم و از خود بخر...

ای یاد دوردست که دل می‌بری هنوزچون آتش نهفته به خاکستری هنوز...

دلم که می گیرد به آسمان نگاه می کنمآنوقت با خود می گوییم این...

تو را از لا به لای شلوغی های زندگیم‌ بیرون آوردم.تورا از میا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط