و تو روز م فهم

و تو يك روز مى فهمى...
بعد از من هر كه پرسيد عشق چيست؟
به دورها خيره مى شوى و با اشك خواهى گفت
عشق به دوست داشتنم مشغول بود ...
و من نديدمش آنقدر نديدمش ...
كه صداى سال‌هاى دلتنگيم شد...!

➰امیر_وجود
دیدگاه ها (۳)

وقتی مرا در آغوش می‌كشد ...و بسيار آهسته با مـن حـرف می‌زنـد...

همه‌ی ما در زندگی ...رازی ناگفتنی داریم... تاسفی چاره ناپذير...

با تو بودن را دوست دارم ...گمان نکنم عبارت بهتری به جز این ج...

تو را بارها ...به یاد می‌آورم...اما نمی‌توانم به سراغت بیایم...

دریا شاهد بود P:۸مشغول آماده کردن سفارش ها شدم و بعد بردمشون...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط