ندیدنت

ندیدنت
چه آتشی به جانم انداخته است...
کاش امشب آمدنت را
سور بگیرم...



#حمیدرضا_عابدی
دیدگاه ها (۱۰)

شب ؛آغاز دست بہ سر ڪردنِبغض‌هاییـست ڪہاڪَر بمانندناخوداڪَاه ...

الهی....به حق مهربانیتتنگذار کسی با نا امیدیو ناراحتی شب خود...

چه کنم دل چو هوای تو کندشب همه شب ...!#حسین_منزوی

▫ ️امشبم دلتنگ شده ام نمیدانم شاید برای تویا شاید برای...

ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم باید چه بگویم به پرستار ...

زندگی نامعلوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط