دلم تنگ از فراق است مهربان درمان دردم

...
دلم تنگ از فراق است ، مهربان درمان دردم
فدای‌ نقش‌ابرویت‌ نباشی‌ درغمت‌تنها و سردم

گل باغ‌ دلم پژمرد و سوخت تاحالا کجا بودی
ببینی غرق در خویشم در این‌ رویای پر دردم

تو تاریک شب اما من، در این‌دریای پر آشوب
چراغ‌راه خود گم‌ کرده‌ام، درخویش می‌گردم

میان‌ موج‌ گیسویت، منم ماهی‌ تو آن رودی
که‌ درجنگم برای‌دیدن‌ آغاز تو دنیای بی دردم

دل رنجیده‌ ای، درحسرت گرمی دست توست
در این پاییز سرد از هجر ، بس آزرده و زردم

تو گویی عصر آدینه، خرابم کرده چون بغضی
که‌ در پایان‌‌ نا آرام‌‌ شب‌ چون‌ اشک ، پر دردم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
دیدگاه ها (۱۳)

...کجایی‌جان‌شیرینم، کجایی‌عشق من دینمکه آتش‌ می‌کنم برپا بر...

...گفتی سکوت، که ستاره‌ها همه‌خاموش شدندمهتاب‌وعشق، پاییز وم...

...تو به ناز می‌آیی و منم چشم به راه تو چه‌زیبا قفل می‌ش...

...درمیان‌ چشم‌تو مهتاب وشب افتاده استهمچوشعری بر لبانت یک‌‌...

#طلوعِ‌چشمهایت...به خیالم می‌روی و از یاد خواهم برد نگاه ملی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط