این کیانای خیلی مغرور دیگه کم آورده

این کیانایِ خیلی مغرور دیگه کم آورده :)!...
حواسم و پرتِ کارام میکنم و خودمُ مشغول نشون میدم که دلتنگ نشم اما...
چن دیقه یبار با یه تلنگر میای تو ذهنم و دوباره بغضم تازه میشه
کاش حداقل دعوا میکردیم و داد می‌کشیدیم که حداقل یِ دلیلِ موجه برای دور شدن داشته باشیم
میدونم همچی تقصیرِ خودمه اما من فقد نخواستم از غصه هام بگم که بینِ مشکلاتِ بقیه درد روی درد بشم...
رفتنِ ی آدمِ لنتی من و داغون کردُ قلبم و شکست برای همینم سکوت کردم!
گفته بودم که هرچقد حالم بدتر شه بیشتر کم حرف میشم!
اما تو یادت رفت...
حتی بهت گفته بودم اگه نفهمیدی چم شده توی ویسگون بینِ کپشنایی که با اشک نوشتم دنبالِ دلیلش بگرد ؛ خودم راه و نشونت داده بودم اما تو حتی همینم یادت رفت!
تا خرخره دلگیرم اما حسی که بهت دارم باعث میشه دلتنگ شم
نه! ؛ گریه نمیکنم...
ولی کاش میشد پشت هم شعر بخونم برات :)))))!...

آیا شده از شدت دلتنگی و غصه
هی بغض کنی ؛ گریه کنی ؛ شعر بخوانی :)؟

پ.ن : من حتی وقتی از کسی متنفر باشم باز دلم نمیخاد به خاطر رفتارم ناراحت شه ؛ پس وقتی دوستون دارم باهام قهر نکنید!
چون تو این ماجرا من سر یه قهرِ ساده بیشتر از هرکسی به خودم ضربه میزنم🙃💔
دیدگاه ها (۸)

انگشتام ماهرانه مینوازن ؛ تمام اینا بعدِ اون اتفاقای لنتی پی...

دیدی چیشد :)؟دیروز انقدر حالم بد بود که تولدت یادم رفت!من که...

هوم :)؟...

اصن بیاید از گذشته ببینیم :)❤️وووییی بچمو با موی خیس🥺🫂رادار ...

پشتِ این پنجره دلتنگ تماشای توامکاش سنگی بزنی شیشه‌ی تنهای م...

پارت 2

سناریو تی اکس تی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط