My Pretty dady
My Pretty dady
Part 11
* نه ماه بعد عمل*
کوک: جونگ یول رو بردن بخش مراقبت و ا/ت رو هم فرستادن اتاق و منم رفتم پیشش*
کوک:ا/ت؟.. عزیزم صدامو میشنوی؟
ا/ت: ناله*کمرم..کمرم درد میکنه...
کوک: میدونم..میدونم دکتر ها بهت مسکن زدن..الان خوب میشی ( دستشو گرفتم)
ا/ت: جونگ یول کجاس؟
کوک: تو بخشه.. یکم دیگه میارنش
ا/ت: باشع
کوک: سرشو بوسیدم* استراحت کن!
ا/ت: باشه..میخوام برم خونهه..
کوک: بیدارشدی با زندگیمون میریم خونه..
ا/ت: حوصله ام سر رفته
کوک: رو تخت نشستم و سرشو گذاشتم رو سینه ام..بخواب غرغروی من..میدونستم..پرستار ها بهم گفته بودن بعد زایمان خوش اخلاق تر میشی ولی باور نکردم..البته تقصیر تو نیست تا بدنت عادت کنه طول میکشه و منم مجبورم یک جور دیگه شب بیداری کنم..دکتر گفته یک کارهایی بکنم تا آروم شی
ا/ت: چه کار هایی؟
کوک: میبینی
ا/ت: درد دارع؟
کوک: یک جورایی ماساژه ولی خب شاید دردت بگی ع.. ولی من مراقبتم خب؟
ا/ت: اهوم..بستن چشم ها*
Part 11
* نه ماه بعد عمل*
کوک: جونگ یول رو بردن بخش مراقبت و ا/ت رو هم فرستادن اتاق و منم رفتم پیشش*
کوک:ا/ت؟.. عزیزم صدامو میشنوی؟
ا/ت: ناله*کمرم..کمرم درد میکنه...
کوک: میدونم..میدونم دکتر ها بهت مسکن زدن..الان خوب میشی ( دستشو گرفتم)
ا/ت: جونگ یول کجاس؟
کوک: تو بخشه.. یکم دیگه میارنش
ا/ت: باشع
کوک: سرشو بوسیدم* استراحت کن!
ا/ت: باشه..میخوام برم خونهه..
کوک: بیدارشدی با زندگیمون میریم خونه..
ا/ت: حوصله ام سر رفته
کوک: رو تخت نشستم و سرشو گذاشتم رو سینه ام..بخواب غرغروی من..میدونستم..پرستار ها بهم گفته بودن بعد زایمان خوش اخلاق تر میشی ولی باور نکردم..البته تقصیر تو نیست تا بدنت عادت کنه طول میکشه و منم مجبورم یک جور دیگه شب بیداری کنم..دکتر گفته یک کارهایی بکنم تا آروم شی
ا/ت: چه کار هایی؟
کوک: میبینی
ا/ت: درد دارع؟
کوک: یک جورایی ماساژه ولی خب شاید دردت بگی ع.. ولی من مراقبتم خب؟
ا/ت: اهوم..بستن چشم ها*
- ۱۹.۴k
- ۱۴ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط