چون نهالی سست می لرزد

چون نهالی سُست می لرزد
روحم از سرمای تنهایی

می خزد در ظلمت قلبم
وحشت دنیای تنهایی

دیگرم گرمی نمی بخشی
عشق،ای خورشید یخ بسته

سینه ام صحرای نومیدیست
خسته ام،از عشق هم خسته..!



#فروغ_فرخزاد
دیدگاه ها (۳)

کنارپنجره ایستاده امانگارکه درآینه نگاه میکنمچقدر همرنگ من ا...

طبیعت کرمانشاه

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

" نبردِ مرگبار" حملهٔ اول ریون:سایه‌ها را به مارهای سیاه تبد...

پارت : ۲۵

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط