مگهدعواداری
#مگه_دعوا_داری
پارت هفتم
یهو صدای چند تا خنده از پشت سر من و یونگی
اومد.من رفتم پست سر یونگی و یونگی هم رفت پست سر من پشت سر یونکی تهیونگ بود من گوشش رو کشیدم گفتم کارتو بود آره؟
تهوینگ:آی آی ولم کن، جین بیا کمک
یونگی:حقته😂
لینا:تهیونک اکه من به مامان بابا نگفتم.
تهیونگ:مامان بابا خودشون میدونن🤣
ویو لینا:یه لحظه احساس اضافی بودن کردم و احساس کردم اونا میخوان از دست من راحت بشن.
ویو لینا:ما حسابی باهم گرم گرفتیم و همه با هم اکیپ شدیم.یه نفر دیگه هم تو امیپ بود که اون روز نیومد و اسمش جیمین بود.
پارت هفتم
یهو صدای چند تا خنده از پشت سر من و یونگی
اومد.من رفتم پست سر یونگی و یونگی هم رفت پست سر من پشت سر یونکی تهیونگ بود من گوشش رو کشیدم گفتم کارتو بود آره؟
تهوینگ:آی آی ولم کن، جین بیا کمک
یونگی:حقته😂
لینا:تهیونک اکه من به مامان بابا نگفتم.
تهیونگ:مامان بابا خودشون میدونن🤣
ویو لینا:یه لحظه احساس اضافی بودن کردم و احساس کردم اونا میخوان از دست من راحت بشن.
ویو لینا:ما حسابی باهم گرم گرفتیم و همه با هم اکیپ شدیم.یه نفر دیگه هم تو امیپ بود که اون روز نیومد و اسمش جیمین بود.
- ۹.۱k
- ۱۵ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط