تمام آغوشم را

تمـام آغوشـــم را
برایــت باز می کنم
قلـ❤ ️ـب مــــن وقتی در
مجــاورت قلــب توســت
"آرامـــ میگـیرد"
دیدگاه ها (۲)

دستهای تو که باشدآذر، همان آتش استحتی درکولاکی از برف...

نڪَـراڹ حرف مردم نباشخــــــدا پرونده اے را ڪھ مردم مینویسند...

پنج شنبہ است یاد ڪنیم از ڪَذشتڪَاڹبا نثار ڪردڹ فاتحہ وصلواتب...

آدم‌هاهرڪَز ڪسانی را ڪہ دوست دارند ، فراموش نمی‌ڪنند ،فقط عا...

گر چـه تمـام بـودنـم گمشده در نبودنت غـرقِ محال می شوم ، خام...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

عشق آمد و زبان دلم ، آه و ناله شدبا چشمهای مِی زده ات هم پیا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط