ملودیتلخ

ملودی_تلخ🍷
Part: 20
میترسید ازم؟
+ببین هانول مواظب خودت باش لطفا مواظب خواهرم هم باش ببین تنهاش نزاری یه وقت

سریع خودشو جمع جور کرد چشمی گفت که بادیگارد به سمت بیرون هدایتش کرد

بعد از اینو دیگه نمی دونستم فقط میخواستم حال خواهرم و هانول خوب باشه
که دستی از پشت منو کشید به سمت عقب با ترس بهش نگاه میکردم

یه دفعه دستش رو گوشه لبم گذاشت
+چکارمیکنیی؟
_رژت بخش شده

دویدم تو اینه و به لب هام نگاه کردم
راست میگفت بخش شده بود

بی توجه به اینکه تو اتاق حضور داره رژم رو پاک میکردم

هنوز سرفه میکرد
و حتی بدتر شده بود فکر نمی کردم اینطوری بشه

فکر میکردم یه حساسیت کوچیکه و سریع تموم میشه

_میخوام همون کاری رو انجام بدی که چند دقیقه پیش انجام دادی

+من خیلی کارا کردم کدوم؟
_همون کاری که باعث شد اینطوری بشم

+دوباره تمشک میخوای؟ واقعا؟

_خیلی خنگی



༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻
دیدگاه ها (۲)

ملودی_تلخ🍷Part: 21+خوب نمی فهمم منظورتویه لحظه به فکر افتادم...

ملودی_تلخ🍷Part: 22جدی بود؟ واقعا جدی بود؟ +داری شوخی میکنی؟ ...

ماه_تیره🌑Part: 28 با حرفش متعجب موندماین همه مثل سریالا دست ...

ماه_تیره🌑Part: 27_بیا بیرون دوست ندارم در اتاقم بخواژر تو بش...

"پاکسازی نفرین"هانول دستانش را روی سینه ی میهو گذاشت. نور خا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط