تهیونگ میریممممممم قصر

تهیونگ. میریممممممم قصر
لیا . چرا اوپا رستوران بهتر بود ناراحت شدم
تهیونگ. واقعا ناراحت شدی
لیا. آره
تهیونگ. به درک
مامان ته. پسر خودمی (اروم و زیر لبی ولی ات میشنوه)
ات. لیا جون ناراحت نشو دیگه من زن تهیونگم عادی که بخواد خرف من. گوش کنه تاتو که معلوم نیست کیشی
لیا . یعنی چی هااااا من دختر خالشم
ات . منم زنشم
لیا. ت......
تهیونگ. لیا بسه دیگه خجالت بکش برید آماده شیدددددددد
لیا .با گریه . چشم اوپا
فلش به قصر
ات ویو
داشتم نگاه قصر میکردم که یکی زد به بازوم و افتادم
پسره. خانم معذرت میخوام ببخشید
ات. مشکلی نیست .
که تهیونگ اومد
تهیونگ. ات چیشده
ات. هیچی این آقا بهم خورد و افتادم
تهیونگ. آقا.....
که بادیدن چهره اون مرد دهنش باز موند اون اون ........... بود
دیدگاه ها (۲۰)

که با دیدن اون مرد دهنش باز موند اون جین بودتهیونگ. جین تویی...

لیا. شوخی میکنهجین. من چه نسبتی باهات دادم که باهات شوخی کنم...

تهیونگ. این لیا بدبخت چیکارت کرده که اینطوری میگی ات. گگگگگگ...

برگشتن برم که خوردم به خاله تهیونگ خدایا من هنوز آرزو دارم ...

game of love and hate(part 20)

رمان { برادر ناتنی} پارت ۱۴

رمان j_k

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط