گفته بودی که چرا محو تماشای منی

گفته بودی که چرا محو تماشای منی
آنچنان مات که حتی مژه بر هم نزنی

مژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود
ناز چشم تو به قدر مژه بر هم زدنی....

♥ ♥
دیدگاه ها (۱)

والا

وقتی ﻣــﺮﺍ نفسمﺧﻄﺎﺏ میــڪنیﻧﻔﺴـﻢ ﻣﯿﮕﯿـﺮﺩﻧﻤﯿـﺪﺍﻧﻢ ﺷﻮﻕ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺍ...

دست نوشتہ ام دیگر احساسم را نمےرساند…اگردستم بہ تو م...

ببار بارون ببار بارون دلم از زندگی خونهدیگه هر جای این دنیا ...

پرسیدی که چرا محو تماشای منیآنچنان مات که یکدم مژه بر هم نزن...

دستم بگیر نازم بکش که عاشقم و دل شکسته ام از خود مران مرا که...

باخبر هستی نگاهم بی‌قرار چشم توست؟عاشق دیوانه‌ات چشم‌انتظار ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط