خیلی از ماآدم های خوش استقبال و بد بدرقه ای هستیموقتی ک

خیلی از ما،آدم های خوش استقبال و بد بدرقه ای هستیم.وقتی کسی‌ وارد زندگیمان می شود شروع می کنیم به بُت سازی،آنقدر او را بالا می بریم که از نگاهش کوچک و کوچک تر می شویم...
وقتی به هر دلیلی رابطه مان به بن بست رسید تمام شب را بیدار می مانیم و به یک تصمیم سخت فکر می کنیم... به رفتن...
رفتن همیشه سخت است، مخصوصا اگر جایی که می خواهی ترک کنی قلب کسی باشد که دوستش داری... رفتن مثل نوشیدن زهر است، مثل زخم خوردن... کاش تا جایی که می شود زهر ننوشیم، زخم نخوریم ولی اگر راه دیگری نیست‌ از مسیر درست از قلب آدم ها خارج شویم تا همه چیز نابود نشود... گاهی ما آدم ها همه چیز را نابود می‌کنیم تا راحت تر فراموش کنیم، تمام نقص های رابطه را به سر طرف مقابل می کوبیم تا حس تنفر در وجودمان زنده شود... تمام خاطرات خوب را فراموش می‌کنیم و همه چیز را سیاه نشان می دهیم ،یادمان می رود او همان کسی‌ست که روز های زیادی کنارش با تمام وجود خوشحال بوده ایم... کاش اگر روزی به هر دلیلی تصمیم به رفتن گرفتیم، تصویری که می سازیم تصویر یک احساس تمام شده باشد نه یک تنفر ادامه دار...
دیدگاه ها (۴)

شاید چشم های ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشک های مان شسته...

تولدت مبروک ددی خوشگل هاتمدرسته میخوام سر به تنت نباشه هاولی...

تو را نمی دانماما من دلم روشن استبه تمام اتفاقات خوب در راه ...

Fly me to the moonLet me play among the starsLet me see what...

ایشون آدم بدددددی نیستا !البته در مقایسه با کیاهم مهمهچون می...

yek tarafe part : 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط