در ژرفنای درونام

در ژرفنای درون‌ام
نی‌لبکی محزون هست
هر سال
پاییز که می‌آید
آن‌را بر لب‌اش می‌نهد
باد در هم می‌پیچد و
چشم تنهایی خیس می‌شود و
انتظارم فرومی‌ریزد و
حیاط شعرم آکنده می‌شود
از برگ درخت..!

#شیرکو_بیکس
دیدگاه ها (۱)

پاییز در راه استاگر بدانیچه کلماتیبرای زوال برگهاوخیابان‌های...

از راه دوری آمدمآغوش خود را باز کنچرخی بزن دور و بَرَمقدری ب...

حس ششم زنانه،حس بویایی نیست اما می تواندعطر حضور یڬ زن را در...

بي أمل یاتي ویذهب لکن لن أودعه...در من امیدی‌ستمی‌آید و می‌ر...

در ژرفنای درون‌امنی‌لبکی محزون هستهر سال پاییز که می‌آیدآن‌ر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط