دست من نیست گر از باغ دلت

دست من نیست گر از باغِ دلت
خوشه ی عشق تو را میچینم
یا اگر زود به زود خواب چشمانِ تو را میبینم
من صبورم اما...
بی دلیل از همه ی فاصله ها میترسم
بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب
و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند.
من صبورم اما...
دل تنگی من، صبر چه میداند چیست؟.
دیدگاه ها (۳)

بعد از تو هر روز ...تنها قدم زدم ...و هربار پیش از آنکه ...ب...

زیر باران رفتمدلم از پاکی باران لرزید و نگاهم را شست و صدایم...

نشانی "قلبت" را هرگز از یاد نبرده ام"فرسنگها" هم "دور" باشی"...

آغوشت میتواندقشنگترین سر خطخبرها باشدوقتی تو میتوانی قشنگتری...

سایه های سبز

My Vampire Mate Season 2 part : ۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط