از عزیزت غزل تازه بخواهی خوب است

از عزیزت غزل تازه بخواهی خوب است
با غزل در بغل یار به هم میریزم
تو به من تکیه نکن در گسل زلزله ام
ناگهان میشوم آوار به هم میریزم

#فرشته_خدابنده
دیدگاه ها (۱)

گفته بودی که دلم تا بتپد می مانیچتر برداشتی و رفتی از این با...

مثل من این آینه عاشق شده اما هنوزقدرت عاشق کشی را باز حاشا ...

من بی تو نیستم، تو بی من چه می‌کنی؟بی‌صبح ای ستاره‌ی روشن چه...

هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهاننفسها ابر، ...

نمیدانم... شاید فقط این منم که به خاطراتمون فکر میکنم... راس...

dear myself;

چه خبر یار؟ شنیدم که گرفتار شدیدل سپردی و برای دگری یار شدیب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط