دختری به نام ایران Part

دختری به نام ایران Part,1
توی این دوسالی که اومدم کره،هنوز نتونستم به کنسرت بی تی اس برم،نه که پولش رو نداشته باشم نه وقت آزاد ندارم
صدای ویبره گوشیم به گوشم خورد،تلفنم رو برداشتم،جه کیونگ بود
ایران: سلام جه چطوری؟
چه کیونگ: می‌دونی ساعت چنده دختر؟
( محض اطلاع،اینا باهم کره ای صحبت می کنند ولی چه کیونگ یکم فارسی بلد شده به خاطر ایران)
ایران: ۸:۳۰ خب؟
جه: خب؟؟ تو الان باید دانشگاه بودی،استاد گفت ساعت ۷:۰۰ منو تو توی سالن AP5 منتظرش باشیم
ایران: واییییییی یادم رفته بود،آخه چون کلاس صبح کنسل شده بود ساعتم رو کوک نکردم،اصلا یادش نبودم استاد چو گفتش ساعت ۷:۰۰ اونجا باشیم
جه: حالا زود حاظر شو بیا که تا بدتر نشده
(آها یک چیزی رشته ی ایران و جه کیونگ داروسازی هست)
زود لباسم رو پوشیدم و راه افتادم سمت دانشگاه
فاصله ی دانشگاه تا خونم زیاد نبود، واقعا خیلی خوشحالم وقتی بورسیه شدم خونه هم خودشون بهم دادن و خونه نزدیک دانشگاه ام هست
اس ۲ استایل ایران

حمایت کیوتام🥺💖
دیدگاه ها (۵)

Part2 دختری به نام ایران «فلش بک،دانشگاه»رسیدم دانشگاه،،وار...

Part3 دختری به نام ایرانایران: راستی اسم من ایران هست اگر ک...

Part معرفی شخصیت ها: ایران : دختری ۲۰ ساله،توی ۱۸ سالگی اش ب...

سلام چطورید؟از کلاس اومدم،کلاس چی؟ اسب سواری🐴 جلسه اول بود،،...

سعی کردم مغز خودم رو درگیر سوالی که روی مغزم حک شده دور باشم...

نام فیک:عشق مخفیPart: 23ویو ات*توی فکر بودم اصلا نمیفهمیدم ا...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط