ماهتیره
ماه_تیره🌑
Part: 68
از پشت کسی دستمو گرفت
_نرو تروخدا نرو
برگشتم و بهش نگاه کردم
صورت مظلومش ...
اروم گفتم
+زودی میام برم کیک هایی که درست کردم بیارم
بلند شدم و بدون اینکه به عقب نگاه کنم رفتم
به همین راحتی تنهاش گذاشتم
#میونگ
رفتش....
اما...
ازش نارحت نبودم
چطور فقط به خودم فکر میکردم و میخواستم اونم توی این وضعیت بکشم؟
پاهام درد میکرد
انقدر به لباساش چنگ انداخته بودم که ناخن هام شکسته بود و انگشتام سیاه شده بود
میترسیدم
توی گلوم یه بغض خیلی بزرگ بود
در خورد بهم و بالاخره بتی رفت...
ولی میدونستم اون همچین زنی نیست که از عمد تنهام بزاره اون....
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻ད༻
Part: 68
از پشت کسی دستمو گرفت
_نرو تروخدا نرو
برگشتم و بهش نگاه کردم
صورت مظلومش ...
اروم گفتم
+زودی میام برم کیک هایی که درست کردم بیارم
بلند شدم و بدون اینکه به عقب نگاه کنم رفتم
به همین راحتی تنهاش گذاشتم
#میونگ
رفتش....
اما...
ازش نارحت نبودم
چطور فقط به خودم فکر میکردم و میخواستم اونم توی این وضعیت بکشم؟
پاهام درد میکرد
انقدر به لباساش چنگ انداخته بودم که ناخن هام شکسته بود و انگشتام سیاه شده بود
میترسیدم
توی گلوم یه بغض خیلی بزرگ بود
در خورد بهم و بالاخره بتی رفت...
ولی میدونستم اون همچین زنی نیست که از عمد تنهام بزاره اون....
༺༈༺༼༻༻★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭★☆٭٭★༺༈ད༻ད༻
- ۱.۹k
- ۲۳ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط