کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود ثروتمندی مغروری به او رسید
کشاورزی مشغول پاشیدن بذر بود، ثروتمندی مغروری به او رسید وبا تکبر گفت:
بکار ؛
بکار که از تو کاشتن است وازما خوردن!
.
.
کشاورز نگاهی ب او انداخت و گفت: دارم یونجه میکارم!!!(´∀`)
بکار ؛
بکار که از تو کاشتن است وازما خوردن!
.
.
کشاورز نگاهی ب او انداخت و گفت: دارم یونجه میکارم!!!(´∀`)
- ۸۰۸
- ۰۳ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط