fake kook

fake kook
part*⁵²

یونا: عمو جونگگوک
کوک: جانم
یونا: من اومدم
کوک: خوش اومدی
یونا: اجی خوابم میاد برم بخوابم
ا/ت: برو عزیزم
کوک: ا/ت توهم برو بخواب من باید برم
ا/ت: کجا
کوک: مامانم میگه بیا پیشم ولی اتفاقی افتاد سریع زنگ بزن
ا/ت: باشه کوک
کوک: جانم
ا/ت: مراقب خودت باش😁
کوک: توهم همینطور

ا/ت
یونا: عمه از خارج اومده وسایلمو جمع میکنم میخوام برم
ا/ت: باشه فردا میری بریم بخوابیم
یونا: باش

فردا
ا/ت: یونا همه وسایلتو جمع کردی
یونا: اره مامان گوشیت داره زنگ میزنه
ا/ت: الو
کوک: الو عزیزم خوبی
ا/ت: ممنون تو خوبی یونا میخواد بره خونه عمه
کوک: اره شنیدم عمه اومده
ا/ت: نمیای خونه
کوک: فعلا کار دارم شب شاید اومدم
ا/ت: باشه عشقم بعد زنگ میزنم اومدن دنبال یونا
کوک: باش
ا/ت: یونا بیا عمه اومد خدافظ خوشگلم
یونا: خدافظ اجی
درو بستم رفتم داخل دوباره صدای در اومد
ا/ت: باز چی جا گذاشتی
درو باز کردم یه چیزی خورد به سرم بیهوش شدم

#فیک
#سناریو
دیدگاه ها (۰)

fake kookpart*⁵³شبکوکخونه بودمکوک: مامان من دیگه تصمیمو گرفت...

fake kook part*⁵⁴ا/ت: جونگکوک نمیاد اینجا مطمئن باشالیا: برا...

fake kook part*⁵¹کوکا/ت رفت خونه زنگ زدم به الیاالیا: الوکوک...

fake kook part*⁵⁰ا/ت خوابش برده بود ولی من نه خوابم نمیبردا/...

love Between the Tides³⁸یک هفته بعد تهیونگرفتم کلاس تهیونگ:س...

love Between the Tides²⁶رفتم سوار ماشین شدم تهیونگ: دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط