این روزا یکم بیشتر راجع به خودم فکر میکنم راجب اینکه چرا
این روزا یکم بیشتر راجع به خودم فکر میکنم راجب اینکه چرا حوصله هیچ کسیو ندارم ، وقتی به نفرتم از همه ی اطرافیانم فکر میکنم میبینم تو مدت زمان طولانی که طول کشیده تا بشناسمشون از خود واقعیم دور شدم از دختری که عاشق رنگی رنگیای لاکاش بودو تا دلش میگرفت میرفت با حوصله و بی دلیل یه دور از اول اتاقشو میریخت بیرون و تر تمیزشون میکرد تا اعصابش آروم شه..... از دختری که تا یکم ناراحت بود با دوتا آهنگ آروم میشد و میرفت تو رویاهای شاعرانش..... از دختری که دل شکستن براش بزرگترین ترس بود و همیشه سعی میکرد نسبت به هیچکس بی اهمیت نباشه....... از اون دختر مهربونی که تمام حواسش سمت اطرافیانش بود که ناراحت نباشن و تمام تلاششو میکرد تا اونارو از ناامیدی و افسردگی نجاتشون بده حتی #غریبه_ترین آدم....... از اون دختری که تمام دلهرش یه روزی کوتاه کردن سه سانت از موهاش بود......
شناختن خیلی از آدما به ضررم تموم شد چه آدمی که از قدیمی ترینشون بودو تمام کارش فقط لاف زدنای الکی بود و دلش دروازه شهر ، چه اونی که با تمام صاف و سادگیش همیشه پشت سرت یه حرفی واسه گفتن داشت ، چه اونی که با کلی ادعا و دوستی ظاهریش اومد و دوستی منو یکی دیگرو خراب کرد ، یا اون آدمی که از همه بهتر میشناختمش و بهش ایمان داشتم اما موقعی که تو وضعیت بد روحی بودم با یکی دیگ نقش بازی کرد تا خیالم راحت بشه که مشکلی نیست و از اولش داغون ترم کرد .........
شناختنشون به ضررم تموم شد چون از خودم دور شدم ، چون الان از همه متنفرم اگرم از کسی تنفر نداشته باشم نسبت بهش حس خاصی ندارم ، هیچوقت آدمی نبودم که دوستیم ظاهری باشه اما دوستی بقیه همیشه با من ظاهری بود ، بخاطر همین فکر میکنم الان دوستی خاصی با کسی نداشته باشم بهتره..... اصولا از آدمای دورو متنفر بودم اما بیشتر از همه اونا دورمو گرفتن
دیگه آدمی شدم که طرز فکر هیچکس برام مهم نیست ، هیچ چیزی برام دلنشین نیست.... به هیچ چیزی تو دنیا دل خوش نکردمو امیدی ندارم...... تمام اینا باعث و بانی این روزای تکراریمن....... #لعنت به همه ی اونایی که باعث شدن به اینجا برسم......
#نگاری
این متن شامل حال یکی از آدمای مهم زندگیم نمیشع
#هارلی_کویین
دوتا از رفیقای گلمم مُبَران :
#سیم_سیمی #ومپایرِ_شیطون
(اسم هارو رمزی گفتم که فقط خودشون بدونن)
شناختن خیلی از آدما به ضررم تموم شد چه آدمی که از قدیمی ترینشون بودو تمام کارش فقط لاف زدنای الکی بود و دلش دروازه شهر ، چه اونی که با تمام صاف و سادگیش همیشه پشت سرت یه حرفی واسه گفتن داشت ، چه اونی که با کلی ادعا و دوستی ظاهریش اومد و دوستی منو یکی دیگرو خراب کرد ، یا اون آدمی که از همه بهتر میشناختمش و بهش ایمان داشتم اما موقعی که تو وضعیت بد روحی بودم با یکی دیگ نقش بازی کرد تا خیالم راحت بشه که مشکلی نیست و از اولش داغون ترم کرد .........
شناختنشون به ضررم تموم شد چون از خودم دور شدم ، چون الان از همه متنفرم اگرم از کسی تنفر نداشته باشم نسبت بهش حس خاصی ندارم ، هیچوقت آدمی نبودم که دوستیم ظاهری باشه اما دوستی بقیه همیشه با من ظاهری بود ، بخاطر همین فکر میکنم الان دوستی خاصی با کسی نداشته باشم بهتره..... اصولا از آدمای دورو متنفر بودم اما بیشتر از همه اونا دورمو گرفتن
دیگه آدمی شدم که طرز فکر هیچکس برام مهم نیست ، هیچ چیزی برام دلنشین نیست.... به هیچ چیزی تو دنیا دل خوش نکردمو امیدی ندارم...... تمام اینا باعث و بانی این روزای تکراریمن....... #لعنت به همه ی اونایی که باعث شدن به اینجا برسم......
#نگاری
این متن شامل حال یکی از آدمای مهم زندگیم نمیشع
#هارلی_کویین
دوتا از رفیقای گلمم مُبَران :
#سیم_سیمی #ومپایرِ_شیطون
(اسم هارو رمزی گفتم که فقط خودشون بدونن)
- ۵.۵k
- ۲۴ فروردین ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط