دست هایت را

دست هایت را
دور من گره بزن
مرا وادار به گفتن نامت کن
مثل نخی که
دانه های تسبیح را دور هم
جمع کرده،
بغلم کن
من مقصدم گیسوت نباشد
همه ی دوستت دارم هایم می ریزند
گم می شوند...
#رسول_ادهمی #مدل_لباس
دیدگاه ها (۱)

کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان ‌از مِ...

بی اختیاردستهایش راگرفتم!ضربانم تندتر از همیشه میزدجور دیگری...

تو هنوزم با تمام نبودنت تمام بودن منی..! #مدل_لباس

هراس نیست مرا تا تو در کنار منی... #حسین_منزوی #مدل_لباس #از...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۸

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط