آنگاه که پاییز را به نظاره مینشینم
...
آنگاه که پاییز را به نظاره مینشینم
گویی چشم تو را به اشاره مینشینم
درخیس باران بهعشق تو میاندیشم
با یاد تو در ایوان خالیدل مینشینم
صبرم تماممیشود باز هجر و تنهایی
پای عشقتو کنار اینپنجره مینشینم
موجی گره خوردهاست کنار چشمانم
با فکرر تو بهسوگعمررفته مینشینم
دوری و جز خدا نمی خواند درد دلم
دیوانهامتنهابهسردبادخزان مینشینم
رنگرنگمیشود دلم بهوقت رفتن تو
آنگاه که پاییز را به نظاره مینشینم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
آنگاه که پاییز را به نظاره مینشینم
گویی چشم تو را به اشاره مینشینم
درخیس باران بهعشق تو میاندیشم
با یاد تو در ایوان خالیدل مینشینم
صبرم تماممیشود باز هجر و تنهایی
پای عشقتو کنار اینپنجره مینشینم
موجی گره خوردهاست کنار چشمانم
با فکرر تو بهسوگعمررفته مینشینم
دوری و جز خدا نمی خواند درد دلم
دیوانهامتنهابهسردبادخزان مینشینم
رنگرنگمیشود دلم بهوقت رفتن تو
آنگاه که پاییز را به نظاره مینشینم
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
- ۱۴۶
- ۲۴ مهر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط